در ادامه بررسی پرونده پژوهشی"ارمغان محتوای رسانهای برای حاکمیت اقتصادی جوامع بشری" پس از تبیین مسئله اعتماد جمعی در حوزه جریانهای خبری و رسانهای، به سراغ بررسی تجربه جهانی اثرگذاری فعالیت کمپینهای خبری و نهادهای رسانهای بر سیاستهای کلان اقتصادی میرویم.
اعتماد جمعی به جریان رسانهای، اهرمی مطمئن و در عین حال خطرناک
قدرت رسانهها در شکلگیری پیشبینیها و انتظارات آتی بازیگران اقتصادی، مبتنی بر اعتماد است. چالش محتوای خبری متناقض و شبههانگیز، همواره در کمین مخاطبان قرار دارد، زیرا آنها در معرض محتوای رسانهای قرار گرفته و بخشی از بودجه زمانی خود را به این محتوا اختصاص میدهند، بدون اینکه بتوانند صحت و کیفیت آن را از قبل ارزیابی کنند. با توجه به اینکه، مفهوم اصلی اخبار این است که کاربران از چیزهایی مطلع میشوند که قبلاً نمیدانستند، بنابراین همواره چالش عدم تقارن اطلاعاتی (بین نویسندگان و خوانندگان) پیشروی فعالان اقتصادی است. با این اینکه، پژوهشها نشان میدهد، اعتماد به رسانههای خبری، همواره دچار درجهای از شکنندگی بوده است، اما میدانیم که در نهایت، عامه مردم میبایست برای دسترسی به موضوعات خبری دارای اهمیت و خواندن صحیحترین گزارش از حقایق به وقوع پیوسته اقتصادی، به رسانهها تکیه کنند.
اعتماد رسانهای، در طول زمان و با استفاده مستمر از محتوای یک برند رسانهای و با مشاهده اینکه دیگران به چه برندهای خبری اعتماد دارند، ایجاد میشود. به همین دلیل است که روزنامههای معتبر چاپی و برنامههای خبری رادیویی و تلویزیونی، همچنان منابع خبری اصلی در فضای عمومی جامعه هستند. با این حال، اعتماد به رسانهها در بسیاری از کشورها در دهههای اخیر کاهش یافته است، اما اینکه این امر به خاطر کیفیت رو به وخامت رسانهها است و یا به دلیل این است که شهروندان در کشورهای مختلف، جدیدا، نگرش شکاکانهتری را نسبت به محتوای خبری اتخاذ کرده اند، همچنان موضوع بحث است.
به عنوان نمونه، دادههای پژوهشگاه "یورو بارومتر" در سال ۲۰۲۲ نشان داد که سطوح اعتماد به محتوای خبری و رسانهای، حتی در سطح یک قاره نیز بسیار متفاوت است. یعنی در شمال اروپا، جمعیت کثیری همچنان به مطبوعات مکتوب، تلویزیون و رادیو اعتماد دارند، در حالی که این مقدار برای کشورهای اروپای جنوبی و اروپای شرقی (نظامهای سوسیالیستی سابق) بسیار پایین است.
البته باید توجه داشته باشیم که رویکرد سیاستگذاران کلان به نحوه شکلگیری و ارائه محتوای رسانهای نیز در افزایش میزان اعتماد به دادههای خبری، بسیار موثر است، به طوری که، هلین و مانچینی، اساتید اقتصاد دانش و اقتصاد اطلاعات، در پژوهشهای خود به این مهم دست یافتند، در جایی که سازمانهای خبری آزاد و مستقل، بسیار حرفهای و با رویکرد خودشفافسازی فعالیت میکنند، اعتماد به رسانهها بیشتر است.
تجربه جهانی تاثیر جریان رسانهای بر تحقق و یا عدم تحقق سیاستهای کلان
*عبور از بحران برگزیت در بریتانیا به یاری رسانههای جمعی و جریانهای خبری
یکی از مهمترین و پُرالتهابترین رویدادهای تاریخ اقتصادی بریتانیا، رای به خروج این کشور از اتحادیه اروپا (برگزیت) و بحرانهای ناشی از آن بوده است. در ژوئن سال ۲۰۱۶، اکثریت محدودی از شهروندان بریتانیایی، به خروج از اتحادیه اروپا رای دادند و این امر سه سالونیم، در بستری از تنشهای شدید سیاسی و اقتصادی، به طول انجامید. هیچکس به طور قطع نمیدانست که بریتانیا چه زمانی و چگونه بدنهای را که اقتصاد آن را در ۴۳ سال گذشته شکل داده بود ترک خواهد کرد. این سردرگمی، باعث بیثباتی اقتصادی در بریتانیا و از دست دادن اعتماد عمومی به چشمانداز آتی مالی این کشور شده بود. اما در برههای از زمان، نوسانات بازارهای مالی متاثر از بحران برگزیت، رو به خاموشی رفت و شهروندان انگلیسی، با اکثریت قاطع، رای مثبت خود را به برگزیت اعلام کردند. به عقیده بسیاری از صاحبنظران بریتانیایی، عامل اصلی این چرخش ۱۸۰ درجهای و موفقیت دولت بریتانیا در عبور از برگزیت، جریان رسانهای همهجانبه و بمباران فراگیر کمپینهای خبری - تحلیلی به راهافتادهای بود که حامی سیاستها، تصمیمات و اظهارنظرات مارک کارنی در بانک مرکزی انگلستان، به عنوان یکی از راهبران اصلی این پروژه بودند.
برای مقابله با بحران برگزیت، تیم رسانهای مارک کارنی، برنامهریزی و زمینهسازی دقیقی را برای اطمینان از اینکه آیا شهروندان بریتانیایی، قادر به تحمل شوک برگزیت در هنگام وقوع بدترین سناریوها و حالات هستند، ماهها قبل از برگزاری همه پرسی، آغاز کردند. طراحی جریانهای رسانهای منتج به پذیرش عمومی برگزیت، عمدتاً در سکوت خبری و در پوشش جلسات کمیته سیاست مالی بانک مرکزی انگلستان انجام میشد (نهادی که در سال ۲۰۱۳، برای محافظت و افزایش انعطافپذیری سیستم مالی بریتانیا، به ابتکار مارک کارنی تاسیس شده بود) و پلنهای برنامهریزی شده برای اجرا، در اختیار رسانههای جمعی، جراید معتبر و کانالهای تلویزیونی و پلتفرمهای فعال در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی قرار میگرفت.
بدین ترتیب ظرفیت نهادی ایجاد شده توسط جریان رسانهای و خبری حامی سیاستهای بانک مرکزی در بریتانیا، توانست با ترسیم نقشه راه مناسب در چنین محیط نامطمئن اقتصادی، علاوه بر بالابردن میزان تابآوری سیستم مالی بریتانیا در برابر شوکهای برگزیت، به سیاستگذاران کلان این کشور اجازه دهد تا با پشتیبانی، حمایت و همراهی عموم شهروندان بریتانیایی در قبال پذیرش مخاطرات پرریسک مالی پیشرو، عبور موفقی و کمهزینهای را از بحران برگزیت تجربه کنند.
*موفقیت جریان رسانهای و خبری فراگیر علیه سیاست اقتصادی مخرب ترامپ
در ژانویه ۲۰۱۹، دقیقا دو سال پس از آغاز دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ در ایالات متحده، بخش قابل توجهی از وعدههای اقتصادی وی در ارتباط با بهبود وضعیت شاخصهای کلان اقتصادی به ویژه نرخ تورم، کاهش سطح بدهی در تراز پرداختهای تجاری و افزایش سطح اشتغال، تحقق نیافته بود. از سوی دیگر، در نظرسنجی عمومی مشهور نشریه فایننشال تایمز در مارس ۲۰۱۹ مشخص شد که سطح محبوبیت ترامپ به میزان ۳۴ درصد نسبت به آغاز دوران ریاست جمهوریاش، افت کرده است. همین امر موجب شد که تیم اقتصادی دونالد ترامپ، برای موفقیت در انتخابات آتی و تغییر شرایط، دست به اقدامی ناقض قوانین بینالمللی و در خلاف منافع عامه مردم ایالات متحده بزند. در آوریل ۲۰۱۹، دونالد ترامپ تصمیم گرفت که لایحه مرتبط با فعالیت مجدد معادن زغال سنگ و صنایع وابسته به سوختهای فسیلی در مناطق مرکزی و جنوبی ایالاتمتحده را در کنگره به تصویب برساند و بدین ترتیب، ناکارآمدی کابینه اقتصادی خود در افزایش نرخ اشتغال را از طریق نقض معاهده آب و هوایی پاریس و افزایش تولید گازهای گلخانهای، خارج از تعهدات منطقهای و جهانی خود، پوشش دهد. این لایحه تقدیم کنگره آمریکا شد و نمایندگان متعهد شدند که پس ۴۵ روز بحث و بررسی کارشناسانه، تصویب آن را به رای بگذارند. در ژوئن ۲۰۱۹، با فشارهای فراقانونی دونالد ترامپ، این لایحه در مرز تصویب در کنگره قرار داشت که اقدام و فعالیت کمپینهای رسانهای و خبری، بازی برنده دولت ترامپ را به طور کامل تغییر داد. عملکرد جریان رسانهای به راه افتاده علیه این لایحه در ایالاتمتحده اعم از سرمقالات و مقالات مندرج در نشریات معتبر فیزیکی و مجازی، رپوتاژهای چاپ شده در سایتهای خبری، مصاحبههای تلویزیونی و گفتگوهای تخصصی اینترنتی پُربازدید در پلتفرمهای مختلف شبکههای اجتماعی، همه و همه، نمایندگان کنگره آمریکا را مجاب کرد تا در جهت عدم دامن زدن به ایجاد یک بحران عمیق و عظیم اجتماعی و سیاسی، رای به عدم تصویب این لایحه داده و با وجود تشدید فشارهای کاخ سفید، از بررسی دوباره آن خودداری کند.
نظر شما